موتور جستجوی گوگل پارسی

۱۰۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۰ ثبت شده است

قدرت صلوات

روزی بنده خدایی ﻣﺎﻫﯽ ﺧﺮﯾﺪ ﻭﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺁﻭﺭﺩ ﺑﻪ ﺯﻧﺶ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻏﺬﺍﯾﯽ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﻨﺪ. ﺯﻥ ﺁﺗﺸﯽ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﻥ ﻣﺎﻫﯽ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﺎﻧﺪ .. ﻣﺎﻫﯽ ﻧﭙﺨﺖ ﻭ ﺁﺗﺶ ﺍﺻﻼً ﺩﺭ ﻣﺎﻫﯽ ﺍﺛﺮ ﻧﮑﺮﺩ.. ﻫﺮ ﺩﻭ ﺗﻌﺠّﺐ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻫﯽ ﻧﻤﯽ ﭘﺰﺩ؟! ﻭ ﺁﺗﺶ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮐﺎﺭ ﮔﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺁﺧﺮ ﺍﻻﻣﺮ ﮔﻔﺘﻨﺪ . ﺑﺮﻭﯾﻢ ﻣﺤﻀﺮ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻭﺍﺯ ﺣﻀﺮﺗﺶ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﻨﯿﻢ ﺁﻣﺪﻧﺪ .. ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻀﺮﺕ ﮐﺮﺩﻧﺪ.. ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ (ﺹ) ﺑﻪ ﻣﺎﻫﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ.. ﭼﺮﺍ ﺍﺗﺶ ﺩﺭ ﺗﻮ ﮐﺎﺭ ﮔﺮ ﻧﯿﺴﺖ ؟ ﻭ ﺍﺛﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ ؟ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﺎﻣﻠﻪ ﺣﻖ.. ﻣﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ. ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﮐﺖ ﺫﮐﺮ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻘﺪّﺱ ﻭﻧﺎﺯﻧﯿﻦ ﺷﻤﺎ ﺁﺗﺶ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺛﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻦ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻧﯿﺴﺖ!! ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﻦ ﻣﺎﻝ ﻓﻼﻥ ﺩﺭﯾﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﺭﯾﺎ ﺷﻨﺎ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ. ﮐﺸﺘﯽ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺯ ﺍﻧﺠﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ. ﻭﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﻥ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺍﻥ ﮐﺸﺘﯽ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺍﻫﻠﺒﯿﺖ ﺷﻤﺎ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ . ﻣﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺍﻭﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﺧﻮﺷﻢ ﺁﻣﺪ .ﻣﻦ ﻫﻢ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞّ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﻭﺍﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﻧﺪﺍﯾﯽ ﺑﮕﻮﺷﻢ ﺭﺳﯿﺪ.. ﺍﯼ ﻣﺎﻫﯽ ﺑﺪﻥ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺁﺗﺶ ﺣﺮﺍﻡ ﺷﺪ... ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﺗﺶ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺛﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ.. ﯾﺎﻋﻠﯽ ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﻭﺍﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﻭﻋﺠﻞ ﻓﺮﺟﻬﻢ ﻣﻨﺒﻊ:تبیان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عشق چیست؟

دختری کنجکاو می پرسید : ایها الناس عشق یعنی چه ؟دختری گفت : اولش رویا آخرش بازی است و بازیچهمادرش گفت : عشق یعنی رنج پینه و زخم تاول کف دستپدرش گفت : بچه ساکت باش بی ادب! این به تو نیامده استرهروی گفت : کوچه ای بن بستسالکی گفت : راه پر پسچ وخمدر کلاس سخن معلم گفت : عین و شین است و قاف ،دیگر هیچدلبری گفت : شوخی لوسی استتاجری گفت : عشق کیلو چند؟مفلسی گفت: عشق پر کردن شکم خالی زن و فرزندشاعری گفت : یک کمی احساس مثل احساس گل به پروانهعاشقی گفت : خانمان سوز است بار سنگین عشق بر شانهشیخ گفتا : گناه بی بخششواعظی گفت  : واژه بی معناستزاهدی گفت : طوق شیطان استمحتسب گفت : منکرعظماستقاضی شهر گفت : عشق را فرمود حد هشتاد تازیانه بر پشتجاهلی گفت : عشق راعشق استپهلوان گفت : چنگ آهن و مشترهگذر گفت : طبل تو خالی است یعنی آهنگ آن شنیدن از دور خوش استدیگری گفت : از آن بپرهیزید یعنی از دور کن بر آتش دستچون که بالا گرفت بحث و جدل توی آن قیل وقال من دیدمطفل معصوم با خودش می گفت : من فقط یک سوال پرسیدم!
موافقین ۰ مخالفین ۰

عشق چیست؟

دختری کنجکاو می پرسید : ایها الناس عشق یعنی چه ؟دختری گفت : اولش رویا آخرش بازی است و بازیچهمادرش گفت : عشق یعنی رنج پینه و زخم تاول کف دستپدرش گفت : بچه ساکت باش بی ادب! این به تو نیامده استرهروی گفت : کوچه ای بن بستسالکی گفت : راه پر پسچ وخمدر کلاس سخن معلم گفت : عین و شین است و قاف ،دیگر هیچدلبری گفت : شوخی لوسی استتاجری گفت : عشق کیلو چند؟مفلسی گفت: عشق پر کردن شکم خالی زن و فرزندشاعری گفت : یک کمی احساس مثل احساس گل به پروانهعاشقی گفت : خانمان سوز است بار سنگین عشق بر شانهشیخ گفتا : گناه بی بخششواعظی گفت  : واژه بی معناستزاهدی گفت : طوق شیطان استمحتسب گفت : منکرعظماستقاضی شهر گفت : عشق را فرمود حد هشتاد تازیانه بر پشتجاهلی گفت : عشق راعشق استپهلوان گفت : چنگ آهن و مشترهگذر گفت : طبل تو خالی است یعنی آهنگ آن شنیدن از دور خوش استدیگری گفت : از آن بپرهیزید یعنی از دور کن بر آتش دستچون که بالا گرفت بحث و جدل توی آن قیل وقال من دیدمطفل معصوم با خودش می گفت : من فقط یک سوال پرسیدم!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

فاطمه

موافقین ۰ مخالفین ۰

فاطمه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شهادت حضرت فاطمه (س) تسلیت باد!

شهادت دخت نبی اکرم؛تسلیت باد!
موافقین ۰ مخالفین ۰

شهادت حضرت فاطمه (س) تسلیت باد!

شهادت دخت نبی اکرم؛تسلیت باد!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ایمیل

مرد وارد هتل شد و متوجه شد که در هتل چند کامپیوتر وجود دارد که همه از آن استفاده میکنند او پس از جا به جا شدن ایمیلی را به همسرش فرستاد از قضا آدرس ایمیل رو اشتباه وارد کرد‏! ‏ زن جوانی که شوهر خود را از دست داده بود کامپیوتر خود را روشن کرد تا پیام های تسلیت را بخواند اما ناگاه از هوش رفت؛پسرش از روی صفحه مانیتور اینگونه خواند:  گیرنده:همسر عزیزم ؛ موضوع:من رسیدم سلام عزیزم من رسیدم اینجا چند کامپیوتر قرار دادند که ما با خانواده هایمان در ارتباط باشیم؛در ضمن من دارم اینجا رو برای ورود تو آماده میکنم؛هفته ی آینده می بینمت؛وای خدا اینجا چقدر گرمه ‏!‏ به امید دیدار همسرت
موافقین ۰ مخالفین ۰

ایمیل

مرد وارد هتل شد و متوجه شد که در هتل چند کامپیوتر وجود دارد که همه از آن استفاده میکنند او پس از جا به جا شدن ایمیلی را به همسرش فرستاد از قضا آدرس ایمیل رو اشتباه وارد کرد‏! ‏ زن جوانی که شوهر خود را از دست داده بود کامپیوتر خود را روشن کرد تا پیام های تسلیت را بخواند اما ناگاه از هوش رفت؛پسرش از روی صفحه مانیتور اینگونه خواند:  گیرنده:همسر عزیزم ؛ موضوع:من رسیدم سلام عزیزم من رسیدم اینجا چند کامپیوتر قرار دادند که ما با خانواده هایمان در ارتباط باشیم؛در ضمن من دارم اینجا رو برای ورود تو آماده میکنم؛هفته ی آینده می بینمت؛وای خدا اینجا چقدر گرمه ‏!‏ به امید دیدار همسرت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جملات زیبا

من گمان می کردم دوستی همچون سروی سرسبز،چار فصلش همه آراستگی است
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰